عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 68

1. وشاقی اعجمی با دشنه در دست

2. به خون آلوده دست و زلف چون شست

3. کمر بسته کله کژ برنهاده

4. گره بر ابرو و پر خشم و سرمست

5. درآمد در میان خرقه‌پوشان

6. به کس در ننگرست از پای ننشست

7. بزد یک دشته بر دل پیر ما را

8. دلش بگشاد و زناریش بربست

9. چو کرد این کار ناپیدا شد از چشم

10. چون آتش پاره‌ای آن پیر در جست

11. درآشامید دریاهای اسرار

12. ز جام نیستی در صورت هست

13. خودی او به کلی زو فرو ریخت

14. ز ننگ خویشتن بینی برون رست

15. جهان گم بد درو اما هنوز او

16. بدان مطلوب خود عور و تهی دست

17. چو مرغ همتش زان دانه بد دور

18. قفس از بس که پر زد خرد بشکست

19. ببرید و نشان و نام از او رفت

20. ندانم تا کجا شد در که پیوست

21. ازین دریا که کس با سر نیامد

22. اگر خونین شود جان جای آن هست

23. دلی پر خون درین هیبت بماندست

24. فلک پشتی دو تا در سوک بنشست

25. دریغا جان پر اسرار عطار

26. که شد در پای این سرگشتگی پست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
* بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
شعر کامل
سعدی
* جوانمرد اگر راست خواهی ولی است
* کرم پیشهٔ شاه مردان علی است
شعر کامل
سعدی
* ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد
* باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی