عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 802

1. ای یک کرشمه تو غارتگر جهانی

2. دشنام تو خریده ارزان خران به جانی

3. آشفتهٔ رخ تو هرجا که ماهرویی

4. دلداهٔ لب تو هر جا که دلستانی

5. گر از دهان تنگت بوسی به من فرستی

6. جان‌های تنگ بسته برهم نهم جهانی

7. تو خود دهان نداری چون بوسه خواهم از تو

8. هرگز برون نگنجد بوس از چنین دهانی

9. چون تو میان نداری من با کنار رفتم

10. چون دست درکش آرد کس با چنان میانی

11. تو یوسفی و هر دم زلف تو از نسیمی

12. کرده روان به کنعان از مشک کاروانی

13. دیری است تا دل من از درد توست سوزان

14. آخر دلت نسوزد بر درد من زمانی

15. گفتی بخواه چیزی کان سودمندت آید

16. کز سود کردن تو نبود مرا زیانی

17. وقت بهار خواهم در نور شمع رویت

18. من کرده در رخ تو هر لحظه گلفشانی

19. عطار اگرت بیند یک شب چنان که گفتم

20. صد جان تازه یابد آنگاه هر زمانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر کوهکن ز پای درآمد چه جای طعن
* والله که کوه پست شود زیر بارِ عشق
شعر کامل
جامی
* تیره روزان جهان را به چراغی دریاب
* تا پس از مرگ ترا شمع مزاری باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* من جلوهٔ شباب ندیدم به عمر خویش
* از دیگران حدیث جوانی شنیده‌ام
شعر کامل
رهی معیری