عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 815

1. گفتم بخرم غمت به جانی

2. بر من بفروختی جهانی

3. مفروش چنان برآن که پیوست

4. عشوه خرد از تو هر زمانی

5. بنواز مرا که بی تو برخاست

6. چون چنگ ز هر رگم فغانی

7. نی نی چو ربابم از غم تو

8. یعنی که رگی و استخوانی

9. ای دوست روا مدار دل را

10. نومید ز چون تو دلستانی

11. دستی بر نه اگر کنم سود

12. دانم نبود تو را زیانی

13. یا نی سبکم بکن ز هستی

14. تا چند ز رحمت گرانی

15. چون شمع مرا ز عشق می‌سوز

16. تا می‌ماند ز من نشانی

17. عطار چو بی نشان شد از عشق

18. از محو رسد سوی عیانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از چرخ به هر گونه همی‌دار امید
* وز گردش روزگار می‌لرز چو بید
شعر کامل
حافظ
* به چشم همت من استخوان بی مغزی است
* سعادتی که زبال هما میسر شد
شعر کامل
صائب تبریزی
* خرمن بباد بر دهی از بهر گندمی
* وینم عجب که روضهٔ رضوان طلب کنی
شعر کامل
خواجوی کرمانی