عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 831

1. چو لبت به پسته اندر صفت گهر نبینی

2. چو رخت به پرده اندر تتق قمر نبینی

3. ز فراق چون منی را چه کشی به درد و خواری

4. گه اگر بسی بجویی چو منی دگر نبینی

5. چه نکوییت فزاید که بد آید از تو بر من

6. چه بود اگر به هر دم به دم از بتر نبینی

7. مکن ای صنم که گر من نفسی ز دل برآرم

8. ز تف دلم به عالم پس از آن اثر نبینی

9. ز غم تو جان عطار اگر از جهان برآید

10. تو ز بخت و دولت خود پس از آن نظر نبینی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
* که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم
شعر کامل
سعدی
* ما را به بخت شور خود ای دوست واگذار
* بادام تلخ در خور آغوش قند نیست
شعر کامل
صائب تبریزی