عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 835

1. سرمست درآمد از سر کوی

2. ناشسته رخ و گره زده موی

3. وز بی خوابی دو چشم مستش

4. چون مخموران گره بر ابروی

5. ترک فلکش به جان همی گفت

6. کای من ز میان جانت هندوی

7. فریاد کنان فلک که احسنت

8. کو چشم که بنگرد زهی روی

9. پیش لبش آب خضر شد خاک

10. زیر قدمش بهشت شد کوی

11. دل زار به های های بگریست

12. می‌گفت به های های کای هوی

13. یکدم بنشین که این دل مست

14. چون باد همی رود به هر سوی

15. جان می‌خواهد ز هر کسی وام

16. بر روی تو می‌دهد به صد روی

17. عطار تویی و نیم جانی

18. با دوست به نیم جان سخن گوی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله
* به ندیم شاه ماند که به کف ایاغ دارد
شعر کامل
حافظ
* بس که رفتند شهیدان غمت سوی عدم
* لاله ها غرقه به خون می دمد آن صحرا را
شعر کامل
جامی
* از زبان شکوه ما عیش عالم تلخ شد
* تلخی کام شکر از تلخی بادام ماست
شعر کامل
صائب تبریزی