عطار_الهی نامهبخش نهم (فهرست)

شمارهٔ 5-(3) حکایت پادشاه که علم نجوم دانست

1. نجومی نیک می‌دانست آن شاه

2. شد آگه کو فلان ساعت فلان ماه

3. شود بیچاره در دست بلائی

4. بکرد القصّه او از سنگ جائی

5. چو کرد از سنگ خارا خانهٔ راست

6. نگه دارندهٔ بسیار درخواست

7. چو در خانه شد آن را روزنی دید

8. ز روزن خانه را چون روشنی دید

9. بدست خویش روزن کرد مدروس

10. که تا در خانه تنها ماند محبوس

11. نبودش هیچ ره سرگشته آمد

12. بآخر تا که دم زد کُشته آمد

13. اگر خواهی که پیش افتی بهرگام

14. بترک خود بباید گفت ناکام

15. تو گر ترک خود و عالم نگوئی

16. چو مرگ آید بگوئی هم نگوئی

17. چو باقی نیست خفت و خورد آخر

18. چو مرگ آید چه خواهی کرد آخر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زیر بارند درختان که تعلق دارند
* ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
شعر کامل
حافظ
* گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
* روا بود که ملامت کنی زلیخا را
شعر کامل
سعدی
* به بیداری نمی آید زشوخی بر زمین پایش
* مگر مشاطه در خواب آن پریرورا حنا بندد
شعر کامل
صائب تبریزی