عطار_الهی نامهبخش دهم (فهرست)

شمارهٔ 7-(5) حکایت رابعه رحمها الله

1. مگر چون رابعه صاحب مقامی

2. نخورده بود یک هفته طعامی

3. دران یک هفته هیچ از پای ننشست

4. صلوة وصوم بودش کار پیوست

5. چو جوع افتادگی در پایش آورد

6. شکستی سخت در اعضایش آورد

7. یکی مستوره بودش در حوالی

8. طعامش کاسهٔ آورد حالی

9. مگر شد رابعه در درد وداغی

10. که تا در گیرداز جائی چراغی

11. چو باز آمد مگر یک گربه ناگاه

12. فکنده بود پست آن کاسه در راه

13. دگر باره برفت از بهر کوزه

14. که تا بگشاید آن دل تنگ روزه

15. بیفتاد آن زمانش کوزه از دست

16. جگر تشنه بماند و کوزه بشکست

17. ز دل آهی برآورد آن جگر سوز

18. که گفتی گشت عالم آتش افروز

19. بصد سرگشتگی می‌گفت الهی

20. ازین بیچارهٔ مسکین چه خواهی

21. فکندی در پریشانی مرا تو

22. بخون درچند گردانی مرا تو

23. خطاب آمد که گر این لحظه خواهی

24. بتو بخشم من از مه تا بماهی

25. ولی اندوه چندین سالهٔ خویش

26. ز دل بیرون بریمت این بیندیش

27. که اندوه من و دنیای محتال

28. نیاید جمع در یک دل بصد سال

29. گرت اندوه ما باید همیشه

30. مدامت ترک دنیا باد پیشه

31. ترا تا هست این یک روی آن نیست

32. که اندوه الهی رایگان نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست
* که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
شعر کامل
حافظ
* شاه و گدا به دیده دریادلان یکی است
* پوشیده است پست و بلند زمین در آب
شعر کامل
صائب تبریزی
* باور مکن که من دست از دامنت بدارم
* شمشیر نگسلاند پیوند مهربانان
شعر کامل
سعدی