عطار_الهی نامهبخش سیزدهم (فهرست)

شمارهٔ 12-(10) حکایت بهلول و حلوا و بریان

1. چو غالب گشت بر بهلول سوداش

2. زُ بَیده داد بریانی و حلواش

3. نشست و شاد می‌خورد، آن یکی گفت

4. که می‌ندهی کسی را، او برآشفت

5. که حق چون این طعامم این زمان داد

6. چگونه این زمان با او توان داد

7. ترا هرچ او دهد راضی بدان باش

8. وگر دستت دهد هم داستان باش

9. که هر حکت که از پیشان روانست

10. تو نشاسی و درخورد تو آنست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همان بهتر که لیلی در بیابان جلوه گر باشد
* ندارد تنگنای شهر، تاب حسن صحرایی
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتا کجاست خوشتر گفتم که قصر قیصر
* گفتا چه دیدی آن جا گفتم که صد کرامت
شعر کامل
مولوی
* تو به چندین نظر لطف نبینی در ما
* ما به یک دیده ز صد جا نگرانیم ترا
شعر کامل
صائب تبریزی