عطار_الهی نامهبخش نوزدهم (فهرست)

شمارهٔ 14-(12) حکایت حلّاج با پسر

1. پسر را گفت حلّاج نکوکار

2. بچیزی نفس را مشغول میدار

3. وگرنه او ترا معزول دارد

4. بصد ناکردنی مشغول دارد

5. که تو در ره نهٔ مرد قوی ذات

6. که تنها دم توانی زد بمیقات

7. ترا تا نفس می‌ماند خیالی

8. بوَد در مولشش دایم کمالی

9. اگر این سگ زمانی سیر گردد

10. عجب اینست کاینجا شیر گردد

11. شکم چون سیر گردد یک زمانش

12. به غیبت گرسنه گردد زبانش

13. چو تیغی تیز بگشاید زبانی

14. بغیبت می‌کُشد خلق جهانی

15. بسی گرچه فرو گوئی بگوشش

16. نیاری کرد یک ساعت خموشش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن کس از دزد بترسد که متاعی دارد
* عارفان جمع بکردند و پریشانی نیست
شعر کامل
سعدی
* دل اگر دیوانه شد دارالشفای صبر هست
* می‌کنم یک هفته‌اش زنجیر و عاقل می‌شود
شعر کامل
وحشی بافقی
* آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
* نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست
شعر کامل
حافظ