عطارخسرونامه (فهرست)

شمارهٔ 58-از سر گرفتن قصه

1. الا ای هدهد زرّین پر عشق

2. تویی نامه برو نام آور عشق

3. ببر این نامه و عزم سبا کن

4. ولی افسر بنه منصب رها کن

5. چه میگویم سلیمانی چو برخاست

6. اگر منصب کنی آید ترا راست

7. سلیمانت طلب داشت از جهانی

8. که تو غایب شدی از وی زمانی

9. چو تو در پرده چندین جاه داری

10. چرا پیوسته سر در راه داری

11. تویی جبریل هم بر فرش ادریس

12. چرا پیکی کنی در عرش بلقیس

13. اگر پیکی، چو جبریل امین شو

14. بیک دم زاسمان سوی زمین شو

15. فلک از عشق پر آوازه گردان

16. جهان از نامهٔ گل تازه گردان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
* شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
شعر کامل
حافظ
* دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید
* هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت
شعر کامل
حافظ
* در این بازار عطاران مرو هر سو چو بی‌کاران
* به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
شعر کامل
مولوی