عطار_منطق‌الطیرعذر آوردن مرغان (فهرست)

شمارهٔ 26-نکته‌ای که شیخ بصره از رابعه پرسید

1. رفت شیخ بصره پیش رابعه

2. گفت ای در عشق صاحب واقعه

3. نکتهٔ کز هیچ کس نشنیده‌ای

4. بر کسی نه خواندی نه دیده‌ای

5. آن ترا از خویشتن روشن شدست

6. آن بگو کز شوق جان من شدست

7. رابعه گفتش که ای شیخ زمان

8. چند پاره رشته بودم ریسمان

9. بردم و بفروختم خوش شد دلم

10. دو درست سیم آمد حاصلم

11. هر دو نگرفتم به یک دست آن زمان

12. این درین دستم گرفتم آن در آن

13. زانک ترسیدم که چون شد سیم جفت

14. راه زن گردد فرو نتوان گرفت

15. مرد دنیا جان و دل در خون نهد

16. صد هزاران دام دیگر گون نهد

17. تا به دست آرد جوی زر از حرام

18. چون بدست آرد بمیرد والسلام

19. وارث او را بود آن زر حلال

20. او بماند در غم و زور وبال

21. ای به زر سیمرغ را بفروخته

22. دل ز عشق زر چو شمع افروخته

23. چون درین ره می‌نگنجد موی در

24. نیست کس را گنج گنج و روی زر

25. گر قدم در ره‌نهی ای هم چو مور

26. از سر مویی بگیرندت به زور

27. چون سر مویی محابا روی نیست

28. هیچ کس را زهرهٔ این کوی نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از رشک اشک حاسد تو چون بقم شدست
* از رنج روی دشمن تو چون زریر باد
شعر کامل
انوری
* به گفتگو نتوان اهل حال شد صائب
* خموش باش و سخن را مکن دراز اینجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* بنفشه طره مفتول خود گره می‌زد
* صبا حکایت زلف تو در میان انداخت
شعر کامل
حافظ