عطار_منطق‌الطیربیان وادی طلب (فهرست)

شمارهٔ 5-گفتار یوسف همدان دربارهٔ صبر

1. یوسف همدان، امام روزگار

2. صاحب اسرار جهان، بینای کار

3. گفت چندانی که از بالا و پست

4. دیده ور می‌بنگرد در هرچ هست

5. هست یک یک ذره یعقوب دگر

6. یوسف گم کرده می‌پرسد خبر

7. درد باید در ره او انتظار

8. تا درین هر دو برآید روزگار

9. ور درین هر دو نیابی کار باز

10. سر مکش زنهار از این اسرار باز

11. در طلب صبری بباید مرد را

12. صبر خود کی باشد اهل درد را

13. صبر کن گر خواهی وگر نه، بسی

14. بوک جایی راه یابی از کسی

15. هچو آن طفلی که باشد در شکم

16. هم چنان با خود نشین با خود به هم

17. از درون خود مشو بیرون دمی

18. نانت اگر باید همی خور خون دمی

19. قوت آن طفل شکم خونست بس

20. وین همه سودا ز بیرونست بس

21. خون خورو در صبر بنشین مردوار

22. تا برآید کار تو از دست کار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدی از این پس که راه پیش تو دانست
* گر ره دیگر رود ضلال مبینست
شعر کامل
سعدی
* دارم این یک چشمه کار از پیر کنعان یادگار
* چشم را از گریه در راه عزیزان باختن
شعر کامل
صائب تبریزی
* گم شدن در گم شدن دین منست
* نیستی در هست آیین منست
شعر کامل
مولوی