عطارمظهرالعجایب (فهرست)

شمارهٔ 83-در خاتمه کلام و تاریخ سال اتمام و اظهار عجز و ناتوانی و معذرت

1. اندر آن سالی که طبعم گشت یار

2. بود سال پانصد و هشتاد و چار

3. سال عمر من ز صد بگذشته بود

4. جمله اعضایم بدرد آغشته بود

5. تخم نیکوئی بکشتم در جهان

6. وین چنین مظهر نوشتم در جهان

7. سرّ غیبی کردم از مظهر عیان

8. ختم کردم من سخن نعم البیان

9. سال تاریخش چو کردم جستجوی

10. گفت جان سرّ عجایب را بگوی

11. گر بدی گفتیم عیبش را بپوش

12. بلکه در اظهار عیب آن مکوش

13. بود چون پیری و عجز و بیدلی

14. در گذر از سهو آن گر مقبلی

15. من سخن می‌خواستم سازم بیان

16. سرّ معنی را کنم بر تو عیان

17. هستیم گاهی که از خود میربود

18. می‌نوشتم هرچه معنی می‌نمود

19. من سخن گفتم فزون از صد هزار

20. زآن سخنها را یکی تو پیش آر

21. گر یکی افتد قبولت از هزار

22. یادگیر آن را و از من در گذار

23. گفت نا اهلم ببخشد رنجشی

24. از دعا یابم ولی آسایشی

25. از خدا بر روح من رحمت بجو

26. تا بیاید از خدا رحمت بتو

27. چون کتاب من برحمت شد تمام

28. ختم بر رحمت نمودم و السّلام


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن پریشانی شب‌های دراز و غم دل
* همه در سایه گیسوی نگار آخر شد
شعر کامل
حافظ
* آن روز که تعلیم تو می‌کرد معلم
* بر لوح تو ننوشت مگر حرف وفا را؟
شعر کامل
هلالی جغتایی
* پارسایی و سلامت هوسم بود ولی
* شیوه‌ای می‌کند آن نرگس فتان که مپرس
شعر کامل
حافظ