عطار_مختارنامهباب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان (فهرست)

شمارهٔ 42

1. حالم ز من سوخته خرمن بمپرس

2. تو میدانی ز دوست و دشمن بمپرس

3. آن غصّه که از تو خوردم آن نتوان گفت

4. وان قصّه که با تودارم از من بمپرس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس نمی‌گوید که یاری داشت حق دوستی
* حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* می دهم مستی به دلها گر چه مستورم ز چشم
* بوی آغوش بهارم در چمن پیچیده ام
شعر کامل
رهی معیری
* گر من ز محبتت بمیرم
* دامن به قیامتت بگیرم
شعر کامل
سعدی