لینک اشتراک گذاری
کپی شد
عطار_مختارنامهباب هجدهم: در همّت بلند داشتن و در كار تمام بودن
شمارهٔ 1 : خواهی که دلت محرم اسرار آید
شمارهٔ 2 : هر چند که در ره دراز استادی
شمارهٔ 3 : نه جان تو با سرّ الاهی پرداخت
شمارهٔ 4 : گر میخواهی که مرد مقبول شوی
شمارهٔ 5 : در راه طلب مرد بهمت باید
شمارهٔ 6 : ای مرد رونده مرد بیچاره مباش
شمارهٔ 7 : تا مرغ دل تو بال وپر نگشاید
شمارهٔ 8 : تا کی دل تو گرد جهان بر پرّد
شمارهٔ 9 : تا چند نه آرام ونه بشتافتنت
شمارهٔ 10 : از غیب گرت هست نشان آوردن
شمارهٔ 11 : گر مرد رهی راه نهان باید رفت
شمارهٔ 12 : خواهی که به عقبی به بقایی برسی
شمارهٔ 13 : رعنائی و نازکی رها باید کرد
شمارهٔ 14 : کو راه روی که ره نوردش گویم
شمارهٔ 15 : جان را که ز تن رحیل میباید کرد
شمارهٔ 16 : تا چند ز نیستی و هستی ای دل
شمارهٔ 17 : جانی دگرست و جانفزایی دگرست
شمارهٔ 18 : آن گنج که من در طلب آن گنجم
شمارهٔ 19 : مرغ دل من که بود چون شیدایی
شمارهٔ 20 : نه جان رهِ جان فزای خود یابد باز
شمارهٔ 21 : وقتی است که دیدهیی به دیدار کنم
شمارهٔ 22 : با قوّت عشق تو به جان میکوشم
شمارهٔ 23 : در عشق تو هردلی که مردانه بود
شمارهٔ 24 : درعشق گمان خود عیان باید کرد
شمارهٔ 25 : گر مرد رهی میان خون باید رفت
شمارهٔ 26 : هر لحظه ز چرخ بیش میباید رفت
شمارهٔ 27 : نردِ هوسِ وصال میباید باخت
شمارهٔ 28 : بنشستهای و بسی سفر داری تو
شمارهٔ 29 : چون تو غم بیشمار خودخواهی داشت
شمارهٔ 30 : ای آن که هزار گونه سودا داری

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* دلم هر لحظه از داغی به داغ دیگر آویزد
* چو بیماری که گرداند ز تاب درد بالین را
شعر کامل
صائب تبریزی
* چرا از دست می رفتم،چرا بیمار می بودم؟
* اگر می بود بربالین من سیب زنخدانش
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
* رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد
شعر کامل
مولوی