لینک اشتراک گذاری
کپی شد
عطار_مختارنامهباب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان
شمارهٔ 1 : آن ماه که از کنار شد بیرونم
شمارهٔ 2 : ماهی که چو برق کم بقا آمده بود
شمارهٔ 3 : کس بر سر جیحون رقمی جوید باز
شمارهٔ 4 : پیمانهٔ خاک گشت آن چشمهٔ نوش
شمارهٔ 5 : دردا که گلم میان گلزار بریخت
شمارهٔ 6 : ماهی که چو مهر عالم آرای افتاد
شمارهٔ 7 : آه از غم آن که زود برگشت و برفت
شمارهٔ 8 : میگریم ازان مهوشم و میگریم
شمارهٔ 9 : ای دل بگری بر من مسکین و مپرس
شمارهٔ 10 : دی بر سر خاک دلبری با دل ریش
شمارهٔ 11 : ای ماه زمین به برج افلاک شدی
شمارهٔ 12 : ای پشت بداده رفته هم روز نخست
شمارهٔ 13 : بر خاک تو چون بنفشهام سر در بر
شمارهٔ 14 : رفتی و مرا خار شکستی در دل
شمارهٔ 15 : ای کرده شب باز پسین ماتم خویش
شمارهٔ 16 : رفتی تو و خون جگریست از تو مرا
شمارهٔ 17 : ای نور رخت خاک سیه بگرفته
شمارهٔ 18 : چون گریهٔ من ابر بهاری نبود
شمارهٔ 19 : ای محرم من کیست کنون محرم تو
شمارهٔ 20 : برخیز که ابر خاک را میشوید
شمارهٔ 21 : از مرگِ تو هر دمی دگرگون باشم
شمارهٔ 22 : گل بیرخ گلرنگ تو خاریست مرا
شمارهٔ 23 : گفتم همه عمر نازنینت بینم
شمارهٔ 24 : کو کس که دل از مرگِ تو خون مینکند
شمارهٔ 25 : بی روی تو در ماه سیاهی آمد
شمارهٔ 26 : ناگاه چو رخ به راه میآوردی
شمارهٔ 27 : از ناز چه سود چون بسودی آخر
شمارهٔ 28 : جان را چو ز رفتن تو آگاهی شد
شمارهٔ 29 : تا خاک تو گشت غم گسارم بی تو
شمارهٔ 30 : از کفر بتر بی تو غنودن ما را

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* شب فراق که داند که تا سحر چند است
* مگر کسی که به زندان عشق دربند است
شعر کامل
سعدی
* مریز اشکِ من ای چشم خون گرفته که خواهم
* کنم نثار رهش آن دُر ِنسفتۀ خود را
شعر کامل
جامی
* سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی
* به عمل کار برآید به سخندانی نیست
شعر کامل
سعدی