عطار_مختارنامهباب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن (فهرست)

شمارهٔ 18

1. آن سالکِ گرمرو که نامش جان است

2. عمری تک زد که مقصدش میدان است

3. آواز آمد که راه بیپایان است

4. چندان که روی گام نخستین آن است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* منم آن قمری نالان که از بس سنگ بیدادم
* زدند از هر طرف از باغت ای سرو روان رفتم
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
* و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
شعر کامل
حافظ
* پای سرو بوستانی در گلست
* سرو ما را پای معنی در دلست
شعر کامل
سعدی