عطار_مختارنامهباب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق (فهرست)

شمارهٔ 48

1. دل گفت: «رهِ زلف تو چون کوتاهی است»

2. چون دید که نیست هر زمانش آهی است

3. در زلفِ تو میرفت و به زاری میگفت:

4. «یا رب چه دراز و بس پریشان راهی است!»


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می و ساقی چه باشد نیست جز حق
* خدا داند که این عشق از چه باب است
شعر کامل
مولوی
* تا عشق تو سوخت همچو عودم
* یک عقده نماند از وجودم
شعر کامل
مولوی
* نباید روشنی بردن به شب زین پس که بی آتش
* ز لاله دشت پر شمعست و از گل باغ پر شعله
شعر کامل
فرخی سیستانی