عطار_مختارنامهباب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق (فهرست)

شمارهٔ 60

1. چون چشمِ تو تیرِ غمزه محکم انداخت

2. هر لحظه هزار صید بر هم انداخت

3. چون زلف تو سر بستگی آغاز نهاد

4. سرگشتگیی در همه عالم انداخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب فراق که داند که تا سحر چند است
* مگر کسی که به زندان عشق دربند است
شعر کامل
سعدی
* از گشایش نبود بهره تهی مغزان را
* پسته پوچ محال است که خندان گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* شرار سينۀ مجنون ز آتش لیلی
* کباب ساخت همه آهوان صحرا را
شعر کامل
جامی