عطار_مختارنامهباب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد (فهرست)

شمارهٔ 18

1. ای شب تو طریقِ زلفِ جانان داری

2. یعنی نتوان گفت که پایان داری

3. ای صبح مرا جان به لب آمد امشب

4. آخر نَفَسی بزن اگر جان داری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تابوت من ز تاک و کفن هم ز برگ تاک
* در میکده بباده مرا شست و شو کنید
شعر کامل
فیض کاشانی
* یادگار جگر سوخته مجنون است
* لاله ای چند که از دامن صحرا برخاست
شعر کامل
صائب تبریزی
* توشهٔ بخل میندوز که دو دست و غبار
* سوزن کینه مپرتاب که خنجر گردد
شعر کامل
پروین اعتصامی