عطار_مختارنامهباب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع (فهرست)

شمارهٔ 31

1. شمع آمد و گفت:‌چون مرا نیست قرار

2. از پنبه نفس زنم چو حلاج از دار

3. در واقعهٔ خویش چو حلاجم من

4. آویخته و سوخته و کشتهٔ زار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با چنین قامت و بالا چو درآیی در باغ
* سر بزیر آورد و پای تو بوسد عرعر
شعر کامل
سیف فرغانی
* چون سرو اگر چنانکه سرافرازیت هواست
* چون نی بقصد بی سر و پایان کمر مبند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* اگر آن گنج گران می‌طلبی رنج ببر
* گل مپندار که بی‌زحمت خاری باشد
شعر کامل
اوحدی