عطار_مختارنامهباب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع (فهرست)

شمارهٔ 47

1. شمع آمد و گفت: جان غم کش دارم

2. تن در آتش حال مشوش دارم

3. مینتوانم دمی که دل خوش دارم

4. چون سر تا پا برای آتش دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن هرچ بر گفتنش روی نیست
* درختی بود کش بر و بوی نیست
شعر کامل
فردوسی
* بختم جوان و عقلم پیر ست لیک عشقش
* آورده زیر فرمان هم پیر و هم جوان را
شعر کامل
جامی
* شانه شمشاد را دست نگارین می کند
* بس که در زلف گرهگیر تو دلها خون شده است
شعر کامل
صائب تبریزی