عطار_مختارنامهباب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است (فهرست)

شمارهٔ 28

1. با درویشان، «کن و مکن» نتوان گفت

2. جز از عدمِ بی سر و بن نتوان گفت

3. گر در فقری، زخود فنا گرد وبدانک

4. در فقر ز ما و من سخن نتوان گفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صاف چون آیینه می باید شدن با خوب و زشت
* هیچ چیز از هیچ کس در دل نمی باید گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* علم دولت نوروز به صحرا برخاست
* زحمت لشکر سرما ز سر ما برخاست
شعر کامل
سعدی
* هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
* در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
شعر کامل
حافظ