عطار_مصیبت نامهآغاز کتاب (فهرست)

شمارهٔ 19-الحكایة ‌و التمثیل

1. فاطمه خاتون جنت ناگهی

2. پیش سید رفت در خلوتگهی

3. گفت کرد از آس دستم آبله

4. یک کنیزک از تو میخواهم صله

5. تا مرا از آس رنجی کم رسد

6. تا کیم از آس چندین غم رسد

7. آس گردونم چو یک ارزن بود

8. آس کردن خود چه کار من بود

9. وی عجب در پیش حیدر روزگار

10. بود آن ساعت غنیمت بیشمار

11. دست بگشاد و ببخشید آن همه

12. هیچ نگذاشت از برای فاطمه

13. یک دعاش آموخت زیبا و عزیز

14. گفت این بهتر ترازان جمله چیز

15. چون نماند از انبیا میراث باز

16. کار چندینی مکن برخود دراز

17. هان چگوئی ظلم بود این یا نبود

18. بود این شفقت همه دین یا نبود

19. آنکه او از فقر فخر آمد عزیز

20. کی گذارد هیچ کس را هیچ چیز

21. هست دنیا دشمن حق بی مجاز

22. دشمن حق کی گذارد دوست باز

23. گر سر دین داری ای بی پا و سر

24. راه دین این نیست زین ره در گذر

25. دین تو از بهر خلاص خویش دار

26. در دو عالم درد خاص خویش دار

27. بی شک این نادادن اینجا دین بود

28. در فدک صدیق را هم این بود

29. درد حق گر دامن جان گیردت

30. این تعصب کی گریبان گیردت

31. انس حضرت جانفزایت بس بود

32. تا که تو هستی خدایت بس بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن گوی دهقان چو بنهاد خوان
* یکی داستان راند از هفتخوان
شعر کامل
فردوسی
* زبس از زلف او در شانه کردن مشک می ریزد
* چوپای شمع تاریک است پای سرو آزادش
شعر کامل
صائب تبریزی
* به دشواری ز رنگ و بو گران جان دست بردارد
* که از سیمای ناخن دیرتر رنگ حنا ریزد
شعر کامل
صائب تبریزی