عطار_مصیبت نامهبخش یازدهم (فهرست)

شمارهٔ 8-الحكایة و التمثیل

1. بوسعید مهنه شیخ محترم

2. بود در حمام با پیری بهم

3. سخت حمامی خوش ودمساز بود

4. زانکه آب و آتشش هم ساز بود

5. پیر گفت ای شیخ حمامی خوشست

6. وز خوشی هم دلگشا هم دلکشست

7. شیخ گفتش هیچدانی خوش چراست

8. گفت میدانم بگویم با تو راست

9. چون درین حمام شیخی چون تو هست

10. خوش شد و خوش گشت و خوش آمد نشست

11. شیخ گفتش زین بهت خواهم بیان

12. پای من چون آوریدی در میان

13. پیر گفتش تو بگو شیخا جواب

14. کانچه تو گوئی جز آن نبود صواب

15. گفت حمامیست خوش از حد برون

16. کز متاع جملهٔ دنیای دون

17. نیست جز سطل و ازاری با تو چیز

18. وانگهی آن هر دو نیست آن تو نیز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی محبت مگذران عمر عزیز خویش را
* در بهاران عندلیب و در خزان پروانه باش
شعر کامل
صائب تبریزی
* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی
* بدخواه تو خود را به بزرگی چو تو داند
* لیکن مثلست آنکه چناری و کدویی
شعر کامل
انوری