عطار_مصیبت نامهبخش یازدهم (فهرست)

شمارهٔ 11-الحكایة و التمثیل

1. هست در دریا یکی حیوان گرم

2. نام بوقلمون و هفت اعضاش نرم

3. نرمی اعضای او چندان بود

4. کو هر آن شکلی که خواهد آن بود

5. هر زمان شکلی دگر نیکو کند

6. هرچه بیند خویش مثل او کند

7. چون شود حیوان بحری آشکار

8. او بدان صورت درآید از کنار

9. چون همه چون خویش بینندش ز دور

10. کی شوند از جنس خود هرگز نفور

11. او درآید لاجرم از گوشهٔ

12. خویش را سازد از ایشان توشهٔ

13. چون طلسم او نگردد آشکار

14. او بدین حیلت کند دایم شکار

15. گر دلت آگاه معنی آمدست

16. کار دینت ترک دنیا آمدست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سر مرد جنگی خرد نسپرد
* که هرگز نیامیخت کین با خرد
شعر کامل
فردوسی
* آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد
* مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد
شعر کامل
مولوی
* ساقی به چند رنگ می اندر پیاله ریخت
* این نقش‌ها نگر که چه خوش در کدو ببست
شعر کامل
حافظ