عطار_مصیبت نامهبخش بیستم (فهرست)

شمارهٔ 2-الحكایة و التمثیل

1. این سخن نقل است زاسکندر که گفت

2. هرچه گیری معتدل باید گرفت

3. در میان رو نه بعز و نه بذل

4. زانکه جزویست اعتدال از عقل کل

5. نه بنزدیک آی و نه میباش دور

6. در وسط رو تا بود خیر الامور

7. چون رسن رامعتدل افتاد تاب

8. گر بود صد رشته گردد یک طناب

9. ور دهی تابش ز اندازه بدر

10. بگسلد پیوند او از یکدگر

11. تو زخشک و تر نداری در جهان

12. جز سخن سرد و دل گرم این زمان

13. گرچه مردی سرد گوئی گرم دل

14. جهد کن تا بو که گردی معتدل

15. گر همی خواهی که گیرد کار نور

16. معتدل میباش در خیرالامور

17. کار چون بیش آید از قدر عقول

18. گر همه فضلی است پیش آرد فضول

19. طعمهٔ کان پاکبازان را دهند

20. هرگز آن کی نونیازان را دهند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نازها زان نرگس مستانه‌اش باید کشید
* این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
شعر کامل
حافظ
* منم دیوانه و او سرو قامت
* حدیث راست از دیوانه پرسید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* تا سایهٔ شمشاد تو افتاد به بستان
* بر سرو سهی دود دل فاخته برخاست
شعر کامل
فروغی بسطامی