عطار_مصیبت نامهبخش بیست و یکم (فهرست)

شمارهٔ 9-الحكایة و التمثیل

1. بود مردی در سخاوت بی بدل

2. هرچه بودی خرج کردی بی خلل

3. مینداشت البته یک جو زر نگاه

4. گفت یک روزیش مردی نیک خواه

5. کای فلان آخر نترسی از هلاک

6. کان زمان کز تو برآید جان پاک

7. چون نمیداری نگه یک پیرهن

8. پس فراهم بایدت کردن کفن

9. گفت چون جانم برآید در پسی

10. وان کفن کدیه کنند از هر کسی

11. گر ز دروازه درآیم نیز من

12. پس شما بر سر زنیدم آن کفن

13. حرص مینگذاردت پاک ای پسر

14. تا پلید آئی تو درخاک ای پسر

15. دایماً در خوی ناخوش ماندهٔ

16. وز صفات بد در آتش ماندهٔ

17. تا صفاتت باتو خواهد بود جمع

18. تو نخواهی بود بی سوزی چو شمع


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شد کاسه دریوزه همه ناف غزالان
* تا نکهت آن زلف به صحرای ختن رفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* کسی که دست به زلف دراز او دارد
* چرا به دامن این عمر مختصر چسبد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* کنون که از کمر کوه موج لاله گذشت
* بیار کشتی می، نوبت پیاله گذشت
شعر کامل
صائب تبریزی