عطار_مصیبت نامهبخش بیست و سوم (فهرست)

شمارهٔ 13-الحكایة و التمثیل

1. سالخورده پیر زالی تنگدست

2. کرده بودی پیش گورستان نشست

3. سال و ماهش خرقهٔ در پیش بود

4. صد هزاران بخیه بر وی بیش بود

5. هر دمش چون مردهٔ در میرسید

6. او بهر یک بخیهٔ بر میکشید

7. گر شدی یک مرده گر ده آشکار

8. او بهر یک بخیهٔ بردی بکار

9. چون همی افتاد مرگی هر زمان

10. خرقه شد در بخیه صد پاره نهان

11. عاقبت روزی بسی مرگ اوفتاد

12. پیره زن را کار از برگ اوفتاد

13. مرده آوردند بسیارش به پیش

14. در غلط افتاد زن در کار خویش

15. گشت عاجز برد در فریاد دست

16. رشته را گسست و سوزن راشکست

17. گفت نیست این کار کار چون منی

18. تا کیم از رشتهٔ و سوزنی

19. نیزم از سوزن نباید دوختن

20. خرقه بر آتش بخواهم سوختن

21. این چنین کاری که هر ساعت مراست

22. کی شود از سوزن و از رشته راست

23. چون فلک میبایدم سرگشتهٔ

24. کاین نه کار سوزنست و رشتهٔ

25. چون تو دایم ماندهٔ بی عقل و هوش

26. در نیاری این سخن هرگز بگوش

27. زانک اگر تو بشنوی زین یک سخن

28. در بر تو پیرهن گردد کفن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لبش می‌بوسم و در می‌کشم می
* به آب زندگانی برده‌ام پی
شعر کامل
حافظ
* آن شعله ایم کز نفس گرم سینه سوز
* گرمی به آفتاب جهانتاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری
* چو رخشنده گردد جهان ز آفتاب
* رخ نرگس و لاله بینی پر آب
شعر کامل
فردوسی