عطار_مصیبت نامهبخش بیست و پنجم (فهرست)

شمارهٔ 6-الحكایة و التمثیل

1. در رهی میشد سنائی بیقرار

2. دید کناسی شده مشغول کار

3. سوی دیگر چون نظر افکند باز

4. یک مؤذن دید در بانگ نماز

5. گفت نیست این کار خالی از خلل

6. هر دو را میبینم اندر یک عمل

7. زانکه هست این بیخبر چون آن دگر

8. از برای یک دومن نان کارگر

9. چون برای نانست کار این دو خام

10. هر دو را یک کار میبینم مدام

11. بلکه این کناس در کارست راست

12. وان مؤذن غرهٔ روی و ریاست

13. پس درین معنی بلاشک ای عزیز

14. از مؤذن به بود کناس نیز

15. تا تو با نفسی و شیطانی ندیم

16. پیشه خواهی داشت کناسی مقیم

17. گردرخت دیو از دل برکنی

18. جانت را زین بند مشکل برکنی

19. ور درخت دیو میداری بجای

20. با سگ و با دیو باشی هم سرای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر لعل لبت جان ز سر شرق فشاندن
* سهل است ولی زیره به کرمان نتوان برد
شعر کامل
کمال خجندی
* هر آنکس که دارد هش و رای و دین
* پس از مرگ بر من کند آفرین
شعر کامل
فردوسی
* بلبل نطقش به ناز غنچهٔ لب کرد باز
* گشت ز مل عارضش همچون گل کام‌کار
شعر کامل
خاقانی