شمارهٔ 10-الحكایة و التمثیل
1. آن یکی دیوانهٔ پرسید راز
2. کای فلان حق را شناسی بی مجاز
3. گفت چون نشناسمش صد باره من
4. زانک ازو گشتم چنین آواره من
5. هم ز شهر و هم زخویشان دور کرد
6. دل زمن برد و مرا مهجور کرد
7. روز و شب در دست دارد دامنم
8. جمله من او را شناسم تا منم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده