عطار_مصیبت نامهبخش بیست و هفتم (فهرست)

شمارهٔ 8-الحكایة و التمثیل

1. آن یکی دیوانه در برفی نشست

2. همچو آتش برف میخورد از دو دست

3. آن یکی گفتش چرا این میخوری

4. چیزی الحق چرب و شیرین میخوری

5. گفت چکنم گرسنه دارم شکم

6. گفت از برف آن نگردد هیچ کم

7. گفت حق را گو که میگوید بخور

8. تا شود گرسنگیت آهسته تر

9. هیچ دیوانه نگوید این سخن

10. میخورم نه سر پدید این را نه بن

11. گفت من سیرت کنم بی نان شگرف

12. کرد سیرم راست گفت اما زبرف


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر خم زلف تو یک جمع پریشان دارد
* وه که این سلسله صد سلسله جنبان دارد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* شراب اشک تلخم، چاشنی از نقل تر گیرد
* گر آن شیرین پسر، بادام چشمم در شکر گیرد
شعر کامل
حزین لاهیجی
* مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد
* غنچه خاموش بلبل را به گفتار آورد
شعر کامل
صائب تبریزی