عطار_مصیبت نامهبخش سی و هفتم (فهرست)

شمارهٔ 4-الحكایة ‌و التمثیل

1. خواندمحمود را سر بی خویشئی

2. عاشقی را مانده در درویشئی

3. عاشق درویش بود و سوخته

4. سینهٔ همچون چراغ افروخته

5. گفت ای درویش با من راز گوی

6. نکتهٔ از عشق وعاشق بازگوی

7. زانکه میگویند مرد عاشقست

8. هرچه تو در عشق گوئی لایقست

9. بود ایاز ماهروی آنجایگاه

10. چست بر پای ایستاده پیش شاه

11. عاشق درویش گفت ای شهریار

12. تو نهٔ عاشق ترا با این چکار

13. نکتهٔ عشاق عاشق را سزاست

14. گر نپرسی چون نهٔ عاشق رواست

15. شاه گفت آخر چرا عاشق نیم

16. عاشقی را به ز تو لایق نیم

17. گفت اگر تو هیچ عاشق بودهٔ

18. شاد بنشسته نمی آسودهٔ

19. خوش بود عاشق نشسته دل بجای

20. بر سرش استاده معشوقش بپای

21. عشق را گر بودئی صاحب یقین

22. نیستی استاده معشوقت چنین

23. کار و بار سلطنت داری تو دوست

24. پس بسر باریت عشقی آرزوست

25. عشق در درویشی و خواری دهند

26. نه بکار و بار سر باری دهند

27. خسروی بس باشدت ای شهریار

28. عشق و درویشی برو با من گذار

29. عشق در معشوق فانی گشتن است

30. مردن او را زندگانی گشتن است

31. زندگانی گر ترا از مرگ نیست

32. عاشقی ورزیدنت پر برگ نیست

33. در مقام عشق اگر بالغ شوی

34. از عذاب جاودان فارغ شوی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از رشک اشک حاسد تو چون بقم شدست
* از رنج روی دشمن تو چون زریر باد
شعر کامل
انوری
* شود به دولت او خاک شوره مهر گیا
* شود ز هیبت او سنگ خاره خاکستر
شعر کامل
انوری
* عود جان در مجمر دل می نهم بر آتشی
* گرمی دلسوز عاشق از قرنفل خوشتر است
شعر کامل
شاه نعمت‌الله ولی