شمارهٔ 2-الحكایة و التمثیل
1. رفت شبلی ابتدا پیش جنید
2. گفت هستم پای تا سر جمله قید
3. می چنین گویند در هر کشوری
4. کاشنائی را تودادی گوهری
5. یا ببخش و گوهرم همراه کن
6. یا نه بفروش و مرا آگاه کن
7. گفت اگر بفروشم این گوهر ترا
8. چون بها نبود کند مضطر ترا
9. ور ببخشم چون دهد آسانت دست
10. قدر نشناسی و گردی خودپرست
11. لیک همچون من قدم از فرق کن
12. خویش در بحر ریاضت غرق کن
13. تادران دریا بصبر و انتظار
14. آیدت آن گوهر آخر با کنار
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده