عطار_مصیبت نامهبخش هفتم (فهرست)

شمارهٔ 9-الحكایة و التمثیل

1. خواجهٔ اکافی آن برهان دین

2. گفت سنجر را که ای سلطان دین

3. واجبم آید بتو دادن زکات

4. زانکه تو درویش حالی در حیات

5. گر ترا ملک وزری هست این زمان

6. هست آن جمله ازان مردمان

7. کردهٔ از خلق حاصل آن همه

8. بر تو واجب میشود تا وان همه

9. چون از آن خود نبودت هیچ چیز

10. زین همه منصب چه سودت هیچ نیز

11. از همه کس گر چه داری بیشتر

12. میندانم کس ز تو درویشتر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتیم درد تو عشق است و دوا نتوان کرد
* دردم از توست دوا از تو چرا نتوان کرد
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* خال سرسبز تو خوش دانه عیشیست ولی
* بر کنار چمنش وه که چه دامی داری
شعر کامل
حافظ
* عشق من بر گل رخسار تو امروزی نیست
* دیر سالست که من بلبل این بستانم
شعر کامل
سعدی