عطار_مصیبت نامهبخش هشتم (فهرست)

شمارهٔ 5-الحكایة و التمثیل

1. آن یکی دیوانه در بغداد شد

2. یک دکان پر شیشه دید او شاد شد

3. برگرفت آنگاه سنگی ده بدست

4. وآن همه شیشه بیک ساعت شکست

5. صدهزاران شیشه میشد سرنگون

6. پس طراق و طمطراق آمد برون

7. مرد سودائی که آن سوداش کرد

8. از پسش خندید و بس صفراش کرد

9. آن یکی گفتش که ای شوریده مرد

10. این چرا کردی و هرگز این که کرد

11. سود اوبر باد دادی این زمان

12. مرد را درویش کردی زین زیان

13. گفت من دیوانهٔ بس سرکشم

14. وین طراق و طمطراق آید خوشم

15. چون خوشم این آمد اینم هست کار

16. با زیانم نیست یا با سود کار

17. در حقیقت زین همه طاق ورواق

18. نیست کس آگاه جز از طمطراق

19. هیچکس از سر کار آگاه نیست

20. زانکه آنجا هیچکس را راه نیست

21. نیست کس را از حقیقت آگهی

22. جمله میمیرند بادستی تهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سر شانه را شکستم به بهانهٔ تطاول
* که به حلقه حلقه زلفت نکند درازدستی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* این صورت بت چیست اگر خانه کعبه‌ست
* وین نور خدا چیست اگر دیر مغانه‌ست
شعر کامل
مولوی
* گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
* گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
شعر کامل
حافظ