عطارپندنامه (فهرست)

شمارهٔ 75-در بیان صلۀ رحم و زیارت خویشاوندان

1. رو بپرسیدن بر خویشان خویش

2. تا که گردد مدت عمر تو بیش

3. هر که گرداند ز خویشاوند رو

4. بی گمان نقصان پذیرد عمر او

5. هر که او ترک اقارب می‌کند

6. جسم خود قوت عقارب می‌کند

7. گرچه خویشان تو باشند از بدان

8. بدتر از قطع رحم چیزی مدان

9. هر که او از خویش خود بیگانه شد

10. نامش از روی بدی فسانه شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز رشک زلف سیاه توخورد چندان خون
* که نافه هم به جوانی سفید شد مویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* او را برنگ و بوی نگویم نظیر نیست
* گلبن نظیر اوست ولی دلپذیر نیست
شعر کامل
رهی معیری
* چون به رنگ زرد من بر می خورد برگ خزان
* زعفران می مالد از خجلت به روی خویشتن
شعر کامل
صائب تبریزی