عطارپندنامه (فهرست)

شمارهٔ 77-در بیان فقر و صحبت درویشان

1. فقر می‌دانی چه باشد ای پسر

2. با تو گویم گر نداری زان خبر

3. گرچه باشد بی‌نوا در زیر دلق

4. خویش را منعم نماید پیش خلق

5. گرسنه باشد ز سیری دم زند

6. دوستی با دشمنان خود کند

7. گرچه باشد لاغر و خوار و ضعیف

8. وقت طاعت کم نباشد از حریف

9. چون دل پر دارد و دست تهی

10. می‌نماید در ترازو فربهی

11. ای پسر خود را بدرویشان سپار

12. تا نگه دارد ترا پروردگار

13. با فقیران هر که همدم می‌شود

14. در سرای خلد محرم می‌شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باش تا خواجه درین باب چه گوید، چه کند
* آب چون زنگ خورد یا می چون آب بقم
شعر کامل
فرخی سیستانی
* صبر برجور فلک کن تا برآیی رو سفید
* دانه چون درآسیا افتد تحمل بایدش
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای لعبت خندان لب لعلت که مزیده‌ست؟
* وی باغ لطافت به رویت که گزیده‌ست؟
شعر کامل
سعدی