بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 106

1. گریک نفس آیینه‌کنی نقش قدم را

2. بر خاک نشانی هوس ساغر جم را

3. معنی نظران سبق هستی موهوم

4. بیرون شق خامه ندیدند رقم را

5. بیهوده در اندیشهٔ هستی نگدازی

6. تاگل نکنی راه صفا خیز عدم را

7. آشفتگی آیینهٔ تجرید جنون کن

8. پرچم‌گل شهرت اثریهاست علم را

9. بر نقد بزرگان جهان چشم ندوزی

10. کاین طایفه درکیسه شمردند درم را

11. آن راکه نفس مایهٔ جمعیت روزی‌ست

12. چون مار نباید همه پاکرد شکم را

13. تا چاشنی فقر فراموش نگردد

14. از مایدهٔ خلق گزیدیم قسم را

15. آنجاکه به‌تحریررسد صفحهٔ حسنت

16. از نیزهٔ خورشید تراشند قلم را

17. تشریف ادب سنجی تعظیم نگاهت

18. برپیکر ابروی بتان دوخته خم را

19. بی‌پا و سر از بسکه دویدیم به راهت

20. در آبله چون اشک شکستیم قدم را

21. تا خجلت عصیان شود اظهار ندامت

22. جای مژه بر دیده نهم دامن نم را

23. بیدل چه اثر واکشد از درد برهمن

24. نیشی نگشوده‌ست رگ سنگ صنم را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای نفس خرم باد صبا
* از بر یار آمده‌ای مرحبا
شعر کامل
سعدی
* شانه شمشاد را دست نگارین می کند
* بس که در زلف گرهگیر تو دلها خون شده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل به امید روی او همدم جان نمی‌شود
* جان به هوای کوی او خدمت تن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ