بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1078

1. تا لبش در نظرم می‌گذرد

2. آب‌گشتن ز سرم می‌گذرد

3. فصل گل منفعلم باید ساخت

4. ابر بی‌ چشم ترم می‌گذرد

5. زین گذرگه به کجا دل بندم

6. هرچه را می‌نگرم می‌گذرد

7. در بغل نامهٔ عتقا دارم

8. خبرم بیخبرم می‌گذرد

9. حلقه شد قامت و محرم نشدم

10. عمر بیرون درم می‌گذرد

11. جادهٔ پی‌سپر تسلیمم

12. هر چه آید به سرم می‌گذرد

13. ششجهت غلغل صور است اما

14. همه در گوش کرم می‌گذرد

15. مژه‌ای باز نکردم هیهات

16. پر زدن زیر پرم می‌گذرد

17. موج این‌بحر نفس راست نکرد

18. به وطن در سفرم می‌گذرد

19. هر طرف سایه‌صفت می‌گذرم

20. یک شب بی‌سحرم می‌گذرد

21. کاش با یأس توان ساخت چو بید

22. بی‌بری هم ز برم می‌گذرد

23. دل ندانم به کجا می‌سوزد

24. دود شمعی ز سرم می‌گذرد

25. خاکم امروز غبارانگیز است

26. پستی از بام و درم می‌گذرد

27. کاروان الم و عیش کجاست

28. من ز خود می‌گذرم می‌گذرد

29. چند چون شمع ‌نگریم‌ بیدل

30. انجمن از نظرم می‌گذرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از پختگی است گر نشد آواز ما بلند
* کی از سپند سوخته گردد صدا بلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* با ما بساز یکنفس آخر که همچو عود
* ما را بسوخت مطربهٔ پرده‌ساز باز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* اگر از سرو قدان مهر طمع می‌داری
* از بن زهر گیا مهر گیاه می‌طلبی
شعر کامل
خواجوی کرمانی