بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1153

1. بر رمز کارگاه ازل کیست وارسد

2. ما خود نمی‌رسیم مگرعجزما رسد

3. هر شیوه‌ای کمینگر ایجاد رتبه‌ای‌ست

4. شکل غبار ناشده‌کی بر هوا رسد

5. فهم شباب قابل تحقیق ضعف نیست

6. پیری‌ست فطرتی‌که به قد دوتا رسد

7. ما را چو شمع‌ کشته اگر اوج بینش است

8. کم نیست ا-‌بنکه سعی نگه تا به پا رسد

9. در وادیی ‌که منزل و ره جمله رفتنی‌ست

10. اندیشه رفته است ز خود تا کجا رسد

11. آیینه را به قسمت حیرت قناعتی‌ست

12. زین جوش خون بس است ‌که رنگی به ما رسد

13. تا گرد ما و من به هوا نیست پر فشان

14. بیدل به کنه ذره رسیدن‌ کرا رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست
* گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست
شعر کامل
سعدی
* بدان را نوازش کن ای نیکمرد
* که سگ پاس دارد چو نان تو خورد
شعر کامل
سعدی
* شاه و گدا به دیده دریادلان یکی است
* پوشیده است پست و بلند زمین در آب
شعر کامل
صائب تبریزی