بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1236

1. از غبارم هرچه بالا می‌کشد

2. سرمه درچشم ثریا می‌کشد

3. بسکه مد وحشت شوقم رساست

4. فکر امروزم به فردا می‌کشد

5. تا خرد باقی‌ست صحرای جنون

6. دامن‌ از آلایش ما می‌کشد

7. خوابناکان می‌رمند از آگهی

8. سایه ازخورشید خود را می‌کشد

9. سخت بیرنگ است نقش مدعا

10. عالمی تصویر عنقا می‌کشد

11. خون دل بی‌پرده است از انفعال

12. سرنگونی می ز مینا می‌کشد

13. عقل‌ گو خون شو که تفتیش جنون

14. یک جهان شور از نفس وامی‌کشد

15. ما گرانجانان ز خود وامی‌کشیم

16. کوه از دامن اگر پا می‌کشد

17. تر زبانی خفت عقل‌ست و بس

18. صد شکست از موج دریا می‌کشد

19. محمل رنگ از شکستن بسته‌اند

20. بسکه بار درد دلها می‌کشد

21. عالمی را می‌برد حسرت فرو

22. این نهنگ تشنه دریا می‌کشد

23. زرپرستی می‌کند دل را سیاه

24. آخر این صفرا به سودا می‌کشد

25. بار ما بیدل به دوش عاجزی‌ست

26. سایه را افتادگی ها می‌کشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد
* آفرین بر تو که شایسته صد چندینی
شعر کامل
حافظ
* خلاف نفس کلید در بهشت بود
* به هر چه نفس تولا کند تبرا کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* حدیث مدعیان و خیال همکاران
* همان حکایت زردوز و بوریاباف است
شعر کامل
حافظ