بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1256

1. عید است غبار سر راه تو توان شد

2. قربانی قربان نگاه تو توان شد

3. امید شهید دم شمشیر غروری‌ست

4. بسمل ز خم طرف ‌کلاه تو توان شد

5. باید همه تن دل شد و آشفت و جنون‌کرد

6. تا محرم‌ گیسوی سیاه تو توان شد

7. تسلیم ز آفات جهان باک ندارد

8. در جیب خودم محو پناه تو توان شد

9. ای خاک خرامت گل فردوس‌ به دامن

10. کو بخت ‌که پامال گیاه تو توان شد

11. سهل است شفاعتگری جرم دو عالم

12. گر قابل یک ذره ‌گناه تو توان شد

13. بیدل دل ما طاقت آیات ندارد

14. تاکی هدف ناوک آه تو توان شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مجو ایمنی در سرای فسوس
* که گه سندروسست و گاه آبنوس
شعر کامل
فردوسی
* صحبت ناجنس آتش رابه فریاد آورد
* آب در روغن چو باشد می کند شیون چراغ
شعر کامل
صائب تبریزی
* غنچه گو تنگ دل از کار فروبسته مباش
* کز دم صبح مدد یابی و انفاس نسیم
شعر کامل
حافظ