بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1265

1. زین ساز بم و زیر توقع چه خروشد

2. از گاو فلک صبح مگر شیر بدوشد

3. آربش‌کر و فر دونان همه پوچ‌ست

4. زان پوست مجو مغز که از آبله جوشد

5. تحقیق ز تمثال چه‌گل دسته نماید

6. حیف است‌ کسی در طلب آینه ‌کوشد

7. جز جبههٔ ما کز تری آرد عرقی چند

8. کس آب ز سرچشمهٔ خورشید ننوشد

9. درکیسهٔ ما مایه خیال است درم نیست

10. دریا گهر راز به ماهی چه فروشد

11. یک گوش تهی نیست ز افسون تغافل

12. حرفی که توان گفت مگر پنبه نیوشد

13. بیدل به حیا چاره افلاس توان‌کرد

14. عریانی اگر جامه ندارد مژه پوشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست
* چندان که شد نگه به نگه آشنا بس است
شعر کامل
صائب تبریزی
* داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار
* مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست
شعر کامل
سعدی
* هر آنکس که دارد هش و رای و دین
* پس از مرگ بر من کند آفرین
شعر کامل
فردوسی