غزل شمارهٔ 1369
1. خلقیست پراکندهٔ سعی هوسی چند
2. پرواز جنون کرده به بال مگسی چند
3. کر و فر ابنای زمان هیچ ندارد
4. جزآنکهگسستهست فسار و مرسی چند
5. چون سبحه ز بس جادهٔ تحقیق نهان است
6. دارند قدم بر سر هم پیش و پسی چند
7. کوک است به افسردگی اقبال خسیسان
8. در آتش یاقوت فتادهست خسی چند
9. با زمره اجلاف نسازد چه کند کس
10. این عالم پوچ است و همین هیچ کسی چند
11. برده است ز اقبال دو عالم گرو ناز
12. پایی که درازست ز بیدسترسی چند
13. درگرد مزارات سراغیست بفهمید
14. پیگم شدن قافلهٔ بیجرسی چند
15. ترک ادب این بس که اسیران محبت
16. منقارگشودند ز چاک قفسی چند
17. نی دیر پرستیم و نه مسجد، نه خرابات
18. گرم است همین صحبت ما با نفسی چند
19. بیدل به عرق شستهام از شرم فضولی
20. مکتوب نفس داشت جنون ملتمسی چند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده