بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1373

1. یاران مزهٔ عبرت از این مائده بردند

2. در نان و نمک‌ها قسمی بود که خوردند

3. در چشمهٔ شرم آب نماند از دل بیدرد

4. کردند جبین بی‌نم و چشمی نفشردند

5. آه از شرری چند کز افسون تعلق

6. دندان به دل سنگ فشردند و نمردند

7. امواج به صد تک زدن حسرت‌ گوهر

8. آخر کف پا آبله کردند و فسردند

9. هر چینی از این بزم شکست دگر آورد

10. موی سر فغفور چه مقدار ستردند

11. چون شمع در این صومعه از شرم فضولی

12. تسلیم سرشتان به عرق سبحه شمردند

13. در خاک طلب بیدل اثرهای ضعیفان

14. لغزش قدمی بود که چون اشک سپردند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کمال است در نفس انسان سخن
* تو خود را به گفتار ناقص مکن
شعر کامل
سعدی
* نرگس مست نوازش کن مردم دارش
* خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
شعر کامل
حافظ
* جرم بیگانه نباشد که تو خود صورت خویش
* گر در آیینه ببینی برود دل ز برت
شعر کامل
سعدی