غزل شمارهٔ 14
1. صبح پیری اثر قطع امید است اینجا
2. تار و پودکفنت موی سفید است اینجا
3. ساز هستی قفس نغمهٔ خودداری نیست
4. رم برق نفسی چند نشید است اینجا
5. جلوه بیرنگی و نظاره تماشایی رنگ
6. چمنآراست قدیمی کهجدید استاینجا
7. نقشی از پردهٔ درد است گشاد دو جهان
8. هر شکستیکه بود، فتح نوید است اینجا
9. غنچهٔ وا شده مشکلکه دلی نگشاید
10. بستگی چون رود ازقفل،کلید است اینجا
11. مرگ تسکین ندهد منتظر وصل تو را
12. پای تا سر زکفن چشم سفید است اینجا
13. تخمگل ریشه طراز رگسنبل نشود
14. همدرآنجاستسعیدآنکه سعیداستاینجا
15. مگذر از رنگکه آیینهٔ اقبال صفاست
16. دود برچهرهٔ آتش شبعید است اینجا
17. جهد تعطیل صفت نقصکمال ذاتست
18. یا بگویا بشنوگفت و شنید است اینجا
19. در جنونحسرت عیش دگراز بیخبریست
20. موی ژولیدههمان سایهٔ بید است اینجا
21. زین چمنهر رگگل دامنخونآلودیاست
22. حیرتمکشت ندانمکه شهید است اینجا
23. بوی یأًس از چمن جلوهٔ امکان پیداست
24. دگر ای بیدل غافل چه امید است اینجا
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده