غزل شمارهٔ 1510
1. شب که در یادت سراپایم زبان ناله بود
2. خواستم رنگی بگردانم عنان ناله بود
3. کس نیامد محرم راز نفس دزدیدنم
4. ورنه این شمع خموش از دودمان ناله بود
5. جوش دردم نونیاز بیقراری نیستم
6. در خموشی هم سرم بر آستان ناله بود
7. از فسون عشق حیرانم چها خواهمکشید
8. گر کشیدم ناوکت از دل کمان ناله بود
9. با تظلم پیشگان خوش باشد استغنای عشق
10. شیشهگر بر سنگم آمد امتحان ناله بود
11. یاد آن محمل طرازی های گرد بیخودی
12. کز دلم تا کوی جانان کاروان ناله بود
13. سوختن کرد اینقدر آگاهم از احوال دل
14. کاین سپند بینوا مهر زبان ناله بود
15. حسرت دیدار نیرنگی عجب درکار داشت
16. هرقدر دل آب شد آتش بهجان ناله بود
17. شوخی اظهار ما از وضع خود شرمنده نیست
18. گوش سنگین ادافهمان فسان ناله بود
19. اینقدر ای محملآرا از دلم غافل مباش
20. روزگاری این جرس هم آشیان ناله بود
21. بیتمیزیهای قدر عافیت هم عالمی است
22. خامشی پر می زد و ما را گمان ناله بود
23. ترک هستی شد دلیل یک جهان رسواییام
24. عالم از خود برون چیدن دکان ناله بود
25. درد عشق از بینیازی فال معراجی نزد
26. ورنه چون نی بندبندم نردبان ناله بود
27. بیدلیها گشت بیدل مانع اظهار شوق
28. گر دلی میداشتم با خود جهان ناله بود
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده