بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1599

1. دل تا نظر گشود به خویش آفتاب دید

2. آیینهٔ خیال‌که ما را به خواب دید

3. صد پرده پرده‌دارتر از رمز غیب بود

4. آن بی‌نقابی‌ای‌ که تو را بی‌نقاب دید

5. فطرت به هرچه وارسد آیینهٔ خود است

6. گوهر ز موج بحر همان یک سراب دید

7. حرف تعین من وما آنقدرنبود

8. عالم به چشم صفر رقوم حساب دید

9. در درسگاه عشق دلایل جهالت است

10. طبعی بهم رسان‌ که نباید کتاب دید

11. اشک سر مژه به تامل رسیده‌ایم

12. خود را ندید کس‌ که نه پا در رکاب دید

13. فرصت‌کجاست تا سوی هم چشم واکنیم

14. نتوان ز انسفعال به روی حباب دید

15. عبرت نگاه دور خیالیم زیر چرخ

16. باید همین به شیشهٔ ساعت شراب دید

17. از انتقام سوخته جانان حذر کنید

18. آتش قیامت از نم اشک‌ کباب دید

19. بودم ز بسکه منفعل دعوی وفا

20. گفتم به حال من نظری‌ کن در آب دید

21. برق جنون دمی‌ که زد آتش به صفحه‌ام

22. بیدل به یک جهان نقطم انتخاب دید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زیر چرخ نیلگون، چون پسته، آن هم زیر پوست
* با دل پرخون لب خندان ندارد هیچ کس
شعر کامل
صائب تبریزی
* خبرت هست که مرغان سحر می‌گویند
* آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار
شعر کامل
سعدی
* می‌ خواه از آن صنم که بناگوش و زلف او
* کافور مشک پرور و مشک مسلسل است
شعر کامل
امیر معزی