بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1667

1. خاک ما نامه‌ها به جانب یار

2. می‌نویسد ولی به خط غبار

3. خون شو ای دل‌ که بر در مقصود

4. کوشش ناله‌ام ندارد بار

5. ذوق آیینه‌سازیی داریم

6. از عرقهای خجلت دیدار

7. شوق مفت است ورنه زین اسباب

8. ناامیدی ندارد اینهمه کار

9. دل گرفتار رشتهٔ امل است

10. مهره از دست کی گذارد مار

11. پیرگشتی چه جای خودداری‌ست

12. نیست در خانهٔ کمان دیوار

13. حیرت ما سراسری دارد

14. صبح آیینه کرده است بهار

15. هستی ‌آفت شمر چه موج‌ و چه‌ بحر

16. کم ما هم مدان‌ کم از بسیار

17. منعم و آگهی چه امکان است

18. مخمل از خواب‌ کی شود بیدار

19. بگذر از سرکشی‌که شمع اینجا

20. از رگ گردن است بر سر دار

21. طایر گلشن قناعت ما

22. دانه دارد ز بستن منقار

23. سخت نتوان‌گرفت دامن دهر

24. بیدل از هرچه بگذری بگذار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ثمر در پای خود افشاندن از هر نخل می آید
* خوشانخلی که فیض خود به جای دور می بارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را
* تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی
شعر کامل
سعدی
* دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
* خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
شعر کامل
حافظ